هنرستان غیر انتفاعی دخترانه نخبگان
از آسمان آمدی که رسالتی بود تو را و رسالتت گام های کمال من بود
پس دست های ذهن خام مرا گرفتی و بردی مرا در راه تا بنوشم از چشمه های معرفت ، رودهای زیبایی و دریاهای دانستن ، پس دست های مهربان مادرانه ات را سقفی ساختی بر سرم تا بیاسایم از گزند آفتاب و طوفان
و چون راه را شناختم تو بالهایت را گشودی و سفر آغاز کردی که از آسمان تو را خواستند .
من صلاح فرزندم را می خواهم
نويسنده: سوده مرتضاييفر
" من صلاحت رو ميخوام". چند بار در هفته اين جمله را به فرزند خود ميگوييد؟ شما حتما باور داريد كه از آنچه براي فرزندتان مفيد و خوب است، اطلاع كامل داريد. درواقع چه كسي بهتر از شما ميتواند از بد و خوب فرزندتان مطلع باشد؟ فرزند شما نه تجربه لازم براي رويارويي با مخاطرات را دارد و نه آگاهي از آنچه كه فردا برايش مضر يا مفيد است . شما به عنوان والدين وظيفه داريد كه راهنماي او باشيد.
آنچه در بالا گفتم بخشي از افكار شماست؟ پس حتما به ادامه اين نوشته خوب توجه كنيد. شما ميدانيد چي خوب است و چي بد. اما بسياري اوقات مشكل است كه نوجوان را وادار به انجام اين كارها كنيد. پس بايد ابزاري در اختيار داشته باشيد. و چه اين ابزار، كه قدمتي چند هزار ساله دارد، چيزي نيست جز "پاداش" و "تنبيه". همه ما تا كنون بارها و بارها از اين ابزار استفاده كردهايم، و حتي خودمان نيز هم پاداش گرفته و هم تنبيه شدهايم. من اينجا قصد دارم شما را از خطرات اين ابزار قديمي آگاه كنم.
در حقيقت برخلاف آنچه فكر ميكنيد، پاداش و تنبيه نه تنها براي فرزندتان مفيد نيست، بلكه ممكن است منجر به كاهش صميميت در رابطه شما با او شود. شايد تاكنون استفاده از همين روشها براي شما مفيد بوده، فرزندتانبه موفقيتهايي دست يافته و مطابق ميل شما پيش رفته است. اما اگر ارتباط شما به همين منوال ادامه يابد، روز به روز از دنياي دروني فرزندتان فاصله ميگيريد. يادتان باشد كه نوجوان شما هميشه كودك نميماند، بزرگ و مستقل ميشود، از شما جدا ميشود و امكان اين را مييابد كه در دنيايي خارج از قدرت شما زندگي كرده و براي خودش تصميم بگيرد. در آن روز است كه شما دوست داريد از افكار و تصميمات او مطلع باشيد و حتي مورد مشورت او قرار بگيريد، اما فرزندتان چنين امكاني را به شما نميدهد. شما به تدريج از دايره افراد صميمي او خارج شدهايد بدون اينكه متوجه شويد دقيقا كي چنين اتفاقي افتاده است.
دست كشيدن از اين ابزارها هر چند براي شما سخت است، اما من قصد دارم ابزار كارامد جايگزيني را به شما معرفي كنم كه هم مانع از صميميت شما نيست و هم ميتواند فرزندتان را به سمت و سويي صحيح هدايت كند: گفتگو.
حتما مي گوييد كه هميشه در حال گفتگو با فرزند خود هستيد. اما منظور من از گفتگو، نصيحت، تهديد، تشويق و بحث و جدل نيست. آنچه من گفتگو مينامم در واقع مذاكره است. همه آنچه فرزند شما انجام ميدهد بايستي در يك مذاكره دو سويه ميان شما و او، مشخص شود و مورد توافق قرار گيرد. در اين مذاكره، فرزند شما بايد قدرت انتخاب داشته باشد. او بايد انتخاب كند كه قصد دارد چه راه و روشي را در زندگي در پيش گيرد. نقش شما در اين تصميمگيري اين است كه صرفا او را راهنمايي كنيد. فرزند شما بايد بداند كه هر تصميمي، پيامدهايي دارد و بايد خود را براي روبهرو شدن با آن پيامدها آماده كند.
وقتي از پيامد حرف ميزنم، منظورم تهديد يا تنبيهي كه شما برايش در نظر ميگيريد، نيست. منظور من پيامد طبيعي عمل اوست. براي مثال كودكي بار اول دستش را روي آتش ميگيرد و دستش ميسوزد. بدون اينكه تنبيه شود، فقط همين پيامد طبيعي باعث ميشود بار ديگر كه آتش را ديد احتياط كند. شما از فرزندتانميپرسيد: اگر چنين تصميمي بگيري، چه ميشود؟ مطمئن باشيد او ميتواند فكر كند و عواقب انتخاب خود را بررسي كند.